منابع انسانی و بازاریابی : ساخت برند کارفرما

0

نقش منابع انسانی در سال­ های اخیر به شدت تکامل یافته است. جذب، درگیر نمودن و حفظ استعدادهای برتر، اولویت اصلی مدیران برای رسیدن به اهداف استراتژیک بازاریابی است، و اغلب شرکت ها این مسئولیت را بر عهده منابع انسانی می گذارند. با این حال، مدیران نگران دشوارتر شدن استخدام و حفظ افرادی است که هم عملکرد مهارتی بالایی داشته باشند و هم با فرهنگ سازمانی آن ها سازگار باشند. بدون داشتن استعداد برتر، حفظ مزیت رقابتی، انطباق با تغییر صنعت و رشد کسب و کار، امری تقریبا غیرممکن خواهد بود.

رقابت شدید بازار موجب شده است تا داوطلبان، بدون راهنما، نتوانند به تناسب خود به برند پی ببرند. تضمین تناسب کارمند، یعنی، برند شما باید بداند چرا اهمیت دارد. این همان جایی است که برند کارفرما مطرح می شود. برند کارفرمای شما باید کار دشوار واضح بودن و ثابت قدمی نسبت به وعده هایش (EVP) را انجام دهد؛ تجربه برند معنادار و معتبر در تمامی نقاط تماس. هنگامی که کار به خوبی انجام شده باشد، برند کارفرما به جذب استعدادهای خوب کمک می کند، به کارمندان بالقوه اجازه می دهد تا جهت تناسب با سازمان شما، خودشان انتخاب کنند و احتمال اینکه به اعضایی بلند مدت، با نرخ ریزش کم و بهره وری بالا در تیم شما تبدیل شوند را افزایش می دهد.


بیشتر بخوانید: چگونه یک مدیر اثر گذار از خود بسازیم


حرارت روشن است

امروزه، منابع انسانی وظیفه خلق تجربه کارمندی را دارد که کسب و کار را جهت استخدام و به کارگیری، بازاریابی می کند. ایجاد برند کارفرمای همنوا و مرتبط شامل هماهنگ نمودن آرزوها، ارزش­ ها، نیازها و خواسته های سازمان با افرادی است که شما در پی استخدام و حفظ آن ها هستید.

فشار برای خلق تجربه ای درگیر کننده و متحدالشکل برای کارکنان و کارمندان بالقوه واقعیت دارد. و ایجاد برند کارفرما اغلب شامل گرفتن بودجه از مدیر عاملی است که ممکن است ارزش آن را درک نکند. اگر برند شرکت منسوخ شده باشد، یا بدتر، وجود نداشته باشد، ساخت برند کارفرما می تواند تقریبا غیرممکن شود. هنگامی که منابع انسانی به طور مجزا عمل می کند، کسب بودجه و تأییدیه همانند یک نبرد خواهد بود.

ساخت برند کارفرما نمی تواند در انزوا صورت پذیرد. مشارکت و همکاری با بازاریابی از همان ابتدا امری ضروری است.

پنج راه برای همکاری موفق بین منابع انسانی و بازاریابی

۱- مالک را تعیین نمایید. مشخص نمودن مالکیت امری کلیدی است. مدیر عامل بهترین نشانه برند کارفرما است، اما کسب هماهنگی از سوی سایر اعضای تیم رهبری از جمله سهامداران اصلی، تأمین بودجه، و تصویب پروژه بدون تعیین تصمیم­ گیرنده از جانب منابع انسانی یا بازاریابی رخ نخواهند داد.

۲- برند کارفرما را به برند شرکت متصل نمایید. حتی اگر برند شرکت منسوخ شده یا فاقد ارتباط به نظر برسد، برند کارفرما باید بر مبنای برند ایجاد گردد، در غیر این صورت، برای کارکنان و بازار شما سردرگم کننده خواهد بود. از دارایی های برند استفاده کرده و از آنجا آغاز نمایید. اگر برند شرکت شما دارای وعده برند است، راهی بیابید تا از آن به عنوان راهنمای خود استفاده کنید. اعتبار برند کارفرما بستگی به این امر دارد که بازاریابی و منابع انسانی با هم برای خلق تجربه برندی کار کنند که برای برند حقیقت داشته باشد.

۳- تعهد ذی­نفعان اصلی را به دست آورید. جلب سرمایه­ گذاری تیم رهبری در برند کارفرما چیزی بیش از صرف ایجاد تعهد در جایی است که افراد بتوانند نظرات خود را مطرح نمایند. هر رهبر باید درک نماید که تحقق برند کارفرما اثرگذاری کلیدی در تصویر و شهرت برند شما است. رهبری باید از همان ابتدا در بازی نقش داشته باشد. این کار از بالا به پائین به شما و تیم بازاریابی تان کمک خواهد کرد تا سریع تر هماهنگ شود و تمام مسیر پیش روی پروژه را مشاهده نمایید.


بیشتر بخوانید: مهم ترین مهارت های مدیران کدامند؟


۴- ائتلاف بسازید. هنگامی که استراتژی برند کارفرمای شما مستقر گردید و از جانب ذی نفعان کلیدی مورد حمایت قرار گرفت، باید هم از طرف بازاریابی و هم منابع انسانی برای اجرا برند کارفرما حمایت دریافت کنید. متأسفانه، هیچ دکمه راه اندازی برای برند کارفرما وجود ندارد. برای داشتن بیشترین اثر، باید تیمی داشته باشید که به نحوی به پروژه اختصاص یافته باشند که همیشه در تمام مسیر حضور داشته باشند. بازاریابان می دانند چگونه مشارکت مخاطب را اندازه گیری نموده و تحریک نمایند، تجارت مشارکت خلق نمایند، مخاطبان را پرورش دهند و داستان هایی بگویند که افراد را برای مدتی طولانی علاقمند و درگیر نگه دارد. و شما فقط به درگیر نمودن مدیران بازاریابی نیاز ندارید، شما به همه تیم بازاریابی نیاز دارید.

۵- هدف را فراموش نکنید. برند کارفرمای شما باید ریشه در هدف داشته و معنادار باشد تا به لحاظ احساسی ارتباط برقرار نموده و با موفقیت بهترین نوع استعدادی را که با کسب و کار شما تناسب دارد استخدام نموده و حفظ نماید. منابع انسانی آنچه برای کارمندان اهمیت دارد را درک می کند اما بازاریابی می داند چگونه توجه آن ها را جلب نماید، آن ها را با پیام های هدف گرا برنده شود و تجارب برند ارزشمندی را در هر نقطه تماس خلق نماید. هنگامی که منابع انسانی و بازاریابی با هم برای استراتژی برند کارفرما همکاری کنند، تضمین می کنند که شرکت بر اساس وعده خود به پیش می رود.

منابع انسانی و بازاریابی : ساخت برند کارفرما

همکاری برنده می شود

منابع انسانی و بازاریابی به همکاری برای ابتکار عمل های استراتژیک عادت ندارند، به ویژه مواردی که تحت هدایت منابع انسانی قرار دارند. اما عدم مشارکت بازاریابی در پروژه اشتباهی حیاتی است. بازاریابی صاحب برند است و باید در این سفر حضور داشته باشند. بازاریابی از اینکه از وی درخواست همکاری شود خوشنود می گردد و با مشارکت آن ها از همان ابتدا، منابع انسانی در زمان خود صرفه جویی خواهد کرد.

استعدادهای برتر، شرکت های منتخب خود را برای کار کردن دارند. دسترسی به اطلاعات و فرصت حاکمیت برند جدید کارفرما را در شرایطی تسریع می کند که شرکت ها به طور مداوم در حال یادگیری جهت انطباق با استراتژی های استخدام، نگهداری و مشارکت و اقدامات جهت موفقیت هستند. با هماهنگ نمودن این تلاش ها با منابع انسانی و بازاریابی، کسب و کار شما از منافع جذب استعداد و تناسب آن ها با شرکت منتفع خواهد شد.


پیشنهاد نویسنده: کارآفرین در برابر مدیر عامل؛ درک یک تفاوت که کسب و کار شما را نجات خواهد داد


 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.