بازاریابی چریکی چیست؟

4

کلمه “چریکی” شاید در نگاه اول تاحدودی خشن به نظر برسد. و حتی تصاویری از شورش و درگیری را به ذهن شما منتقل نماید. اما وقتی آن را در کنار کلمه “بازاریابی” قرار دهید و به صورت بازاریابی چریکی بیانش می کنید بسیاری از مردم می پرسند: “واقعا!!!”.

اما بازاریابی چریکی نوعی مبارزه با ارتباطات نیست. این نوع از بازاریابی را شاید بتوان نوعی آنارشیسم در متدولوژی های بازاریابی درون گرا در نظر گرفت که آن ها را نقض می کند. در حقیقت، این نوع از بازاریابی یک شکل بسیار غیر معمول از بازاریابی درون گرا می باشد که در آن آگهی های تبلیغاتی را در بین گروه های بزرگ و تعداد زیادی از مخاطبان قرار می دهد، بدون این که وقفه ای در کارشان ایجاد کنند.


بیشتر بخوانید: راهنمای آموزش بازاریابی


به هر حال، از آنجا که این نوع تبلیغات بسیار غیر متعارف است، بیان دقیق و ساده ای از مفهوم برای توضیح آن وجود ندارد. بازاریابی چریکی اغلب هنگامی که مشاهده می شود، بهتر درک می شود، به همین دلیل در این مقاله ما قصد داریم به بهترین شیوه ها و رویکردهای ممکن این موضوع را در اینجا بیان کنیم. در ابتدا ما برخی از اصول اولیه از این نوع تبلیغات را بیان می کنیم و پس از آن به بررسی نحوه انجام با موفقیت این تبلیغات می پردازیم و اصول موفقیت این نوع تبلیغات را بیان خواهیم کرد.

بازاریابی چریکی چیست؟

ریشه های جنگ

هنگامی که ما اصطلاح “بازاریابی چریکی” را می شنویم، سخت است که به جنگ چریکی فکر نکنیم (که البته بسیار منطقی نیز است؛ از آن جایی که این نوع و سبک از بازاریابی برای نام تجاری است). در زمینه جنگ، تاکتیک های چریکی عمدتا به عنصر متعجب کردن بستگی دارد. فکر کنید: “کمین کردن، خرابکاری، حمله” با توجه به بازاریابی چریکی خلاق.

اما چگونه این کار را به کارهایی که ما هر روز انجام می دهیم تبدیل می کنیم؟ در بازاریابی، تکنیک های چریکی اغلب در عین حال نقش شگفت انگیزی را بازی می کنند. این نوع و سبک از بازاریابی برای ایجاد کمپین های بسیار غیر معمولی می باشد که مفهوم مورد نظر را به مردم به طور غیرمنتظره طی زندگی روزمره شان به منتقل می کنند. در مثال هایی که در زیر آمده، با شفافیت بیشتری موضوع را درک خواهید کرد.

بازاریابی چریکی چیست؟

این اصطلاح در اوائل دهه ۱۹۸۰ به وسیله جیم کنراد لوینسون، نویسنده ای که کتاب های متعددی درباره تاکتیک های چریکی در حوزه های حرفه ای و تخصصی نوشته است بیان شد. البته، در آن زمان، بازاریابی به طور کلی بسیار متفاوت بود، در حالی که بازاریابی چریکی همچنان امروزه نیز استفاده می شود. چشم انداز های دیجیتالی در حال تغییر است و به نظر می رسد افزایش نیز می یابد. در ادامه نمونه هایی از بازاریابی چریکی را خواهید دید.

بودجه دوستانه

بازاریابان در عمل از بخش کم هزینه بودن بازاریابی چریکی لذت می برند. سرمایه گذاری واقعی در این جا خلاقیت و داشتن فکری خوب است؛ چیزی که پیاده سازی آن نیازی به هزینه های گزاف ندارد. مایکل برنر این مطلب را به خوبی در مقاله خود با عنوان “محتوای چریکی” بیان می کند، جایی که در آن، او این سبک بازاریابی را در همان زمینه به عنوان بازنویسی محتوای موجودتان، مانند بخش های خاص از یک گزارش و بیان آن در پست وبلاگ می داند. این سرمایه گذاری در زمان است، نه پول به تنهایی.

بازاریابی چریکی چیست؟

در واقع، بازاریابی چریکی با بازنویسی محیط فعلی، به مخاطبان شما کمک می کند. آن را ارزیابی کنید و دریابید که کدام بخش از آن می تواند نام تجاری شما را شامل شود.

انواع بازاریابی چریکی

همانگونه که ممکن است به نظر برسد، بازاریابی چریکی دارای عنوان های متعدد است. شرکت ALT TERRAIN برخی از این عنوان ها را به صورت زیر مشخص کرده است:


بیشتر بخوانید: بازاریابی؛ نیمکره راست مغز در برابر نیمکره چپ


بازاریابی چریکی در فضای باز: تبلیغاتی که برای محیط شهری وجود دارد، مانند قرار دادن چیزی قابل جابجایی بر روی مجسمه، یا قرار دادن آثار هنری موقت در پیاده روها و خیابان ها.

بازاریابی چریکی چیست؟بازاریابی چریکی داخلی: همانند بازاریابی چریکی در فضای باز، تنها در مکان های داخلی مانند ایستگاه های قطار، مغازه ها و ساختمان های دانشگاهی اتفاق می افتد.

رویداد بازاریابی چریکی دسته جمعی: با استفاده از مخاطبان یک رویداد در حال پیشرفت مانند یک کنسرت و یا یک بازی ورزشی است – برای تبلیغ محصول یا خدمات به روش قابل توجه، معمولا بدون اجازه از حامیان رویداد صورت می گیرد.

بازاریابی چریکی تجربی: همه موارد فوق، به علاوه اجرای آن به گونه ای که نیاز به مشارکت و همکاری عموم مردم برای تعامل با نام تجاری و برند می باشد. ما می دانیم – بدون در نظر گرفتن زمینه، کل ایده بازاریابی چریکی می تواند کمی گیج کننده باشد، بنابراین اجازه دهید چند نمونه دیگر از بازاریابی چریکی در مورد علامت تجاری که اجرا شده است را بیان کنیم.


پیشنهاد نویسنده: از هزینه های سرسام آور بازاریابی دست بردارید!


 

4 نظرات
  1. حسین می گوید

    عالی بود

  2. آقابزرگ می گوید

    سعید اتحادی ازت متنفرم
    بی مایه و بی محتوای مقاله دزد.

    1. ناشناس می گوید

      محتوی که خوبه … دزد رو نمیدونم

    2. سعید اتحادی می گوید

      سلام دوست عزیز
      از اینکه وقت گذاشتی، مطلب رو خوندی و نظرت در مورد این مطلب رو (هر چند منفی) برام نوشتی، خیلی ممنونم
      به عنوان یک دوست میخواستم بهت یک پیشنهاد بکنم، داخل فضای اینترنت و شبکه های احتماعی، هرزمان برای هرکسی اگر خواستی انتقادی (و یا حتی پیشنهادی) رو بنویسی، حتما با اسم خودت و یک ایمیل واقعی این کار رو انجام بده. چون علاوه بر اینه باعث میشه به خودت احترام گذاشته باشی، نشون دهنده صحت نقدی هست که داری مینویسی. علاوه بر این باعث میشه منِ نوعی مخاطب تو، بیشتر به نقدت توجه کنم و همچنین سایر مخاطبین هم در مورد نطرت (هرچند برای مدت زمان کوتاهی) فکر کنن و در نهایت احتمال پذیرفته شدن نقدت از طرف سایرین بیشتر میشه
      خوشحال میشم اگر منبعی رو که فکر میکنی این مطلب از اونجا برداشته شده به من هم معرفی کنی تا پیگیری کنم و تا اگر این موردی که گفتی اتفاق افتادده بود، لینک مطلب اصلی رو هم به دوستان معرفی کنم تا از سو تفاهم های اینچنینی در آینده جلوگیری کرده باشم
      موفق باشی

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.