فردی را تصور کنید که در تهران یا شیراز پشت لپتاپش نشسته؛ هیچ انبار بزرگی ندارد، هیچ مغازهای هم اجاره نکرده، اما با یک تکنیک خاص پول زیادی در میآورد. میپرسید چطور؟ خیلی ساده! فروشگاه اینترنتیاش پر از محصول است: از ساعتهای شیک و مد روز گرفته تا لوازم خانگی و… مشتریان سفارش میدهند، او پول را دریافت میکند و تنها با چند کلیک، کالا مستقیماً از تأمینکننده به دست خریدار میرسد.
این تصویر شاید شبیه یک رویا به نظر برسد، اما همین حالا هزاران نفر در ایران و جهان از این روش برای راهاندازی کسبوکار خودشان استفاده کردهاند. این تکنیک چیزی نیست جز دراپ شیپینگ؛ مدل کسبوکاری که در آن، بدون نیاز به سرمایهگذاری برای خرید و انبار کردن کالا میتوان وارد دنیای تجارت الکترونیک شد….
دراپ شیپینگ چیست؟
دراپ شیپینگ یک مدل فراهمآوردنِ سفارش (Order Fulfillment) است که به کسبوکارهای آنلاین این امکان را میدهد تا فرآیندهای دشواری مثل خرید عمده، انبارداری و ارسال کالا را به یک طرف سوم (معمولاً تأمینکننده یا عمدهفروش) بسپارند.
این مدل معمولاً برای کارآفرینانی جذاب است که به دنبال راهاندازی کسبوکاری با هزینه کم و ساختاری ساده هستند. اما در کنار این مزایا، دراپشیپینگ چالشهایی نیز دارد؛ مخصوصاً وقتی پای تجربه مشتری در میان باشد…
دراپ شیپینگ چگونه کار میکند؟
در این مدل، شما به عنوان صاحب فروشگاه، وظیفه اصلیتان معرفی و بازاریابی محصولات در یک ویترین آنلاین است. مشتری وارد فروشگاه اینترنتی شما میشود، سفارش ثبت میکند و سپس شما آن سفارش را به دراپشیپِر (تأمینکننده) منتقل میکنید.
در این میان، تمام فرآیندهای فیزیکی مثل آمادهسازی، بستهبندی و ارسال کالا بر عهده تأمینکننده خواهد بود. البته در برخی قراردادها ممکن است پشتیبانی مشتریان نیز با شما باشد؛ در حالی که تأمینکننده صرفاً مسئولیت مدیریت کالا و ارسال را به عهده دارد.
بیشتر بخوانید: فروش آنلاین (فروش اینترنتی) را استاد شوید!
دراپشیپینگ چه مراحلی دارد؟
هرچند مراحل دراپ شیپینگ بسته به توافق شما با تأمینکننده میتواند متفاوت باشد، اما مسیر کلی به این شکل است:
- فروشنده (کسبوکار آنلاین) با تأمینکننده قرارداد همکاری میبندد.
- مشتری در فروشگاه آنلاین شما سفارش ثبت میکند.
- شما سفارش را دریافت کرده و تأییدیه خرید برای مشتری ارسال میکنید.
- سفارش به تأمینکننده ارجاع داده میشود.
- تأمینکننده محصول را بستهبندی کرده و ارسال میکند.
- مشتری محصول را دریافت میکند.
به طور کلی، این مدل کسبوکار بیشتر برای کارآفرینانی جذاب است که میخواهند محصولات عمومی و غیربرند بفروشند. برای همین، چنین رویکردی فرصتهای شما برای ایجاد یک برند قوی و متمایز را محدود میکند. در نتیجه، خیلی از کسبوکارهایی که از دراپشیپینگ استفاده میکنند، ناچار به رقابت شدید میشوند و در نهایت به این راضی میشوند که با حاشیه سود پایین کار کنند.
اجزای اصلی فرایند دراپشیپینگ
برای درک و یادگیری دراپ شیپینگ لازم است اجزای اصلی این تکنیک را بیشتر بشناسیم:
۱. فروشنده اصلی (Seller of Record)
فرآیند دراپ شیپینگ از فروشنده آغاز میشود. فرض کنیم شما همان فرد یا کسبوکاری هستید که به طور رسمی به عنوان فروشنده محصول شناخته میشوید. وظایف شما شامل تعیین قیمت، ثبت فروش به عنوان درآمد و پرداخت مالیات فروش است. حتی اگر شخص دیگری کالا را ذخیره و ارسال کند، همچنان شما مالک محصول محسوب میشوید؛ تا زمانی که به دست مشتری برسد.
در ایران فروشگاههای زیادی هستند که از مدلهای مشابه استفاده میکنند. مثلاً فروشگاههای اینستاگرامی که کالایی مثل کیف یا پوشاک را تبلیغ میکنند، اما بعد از سفارش مشتری، آن را از تولیدکننده یا عمدهفروش تهیه کرده و مستقیم برای خریدار ارسال میشود.
۲. تولیدکنندگان
تولیدکنندگان وظیفه تولید کالا را دارند و معمولاً محصولاتشان را به صورت عمده به عمدهفروشها یا خردهفروشها عرضه میکنند. در خیلی از موارد، برای خرید از تولیدکننده باید حجم بالایی سفارش دهید که این موضوع برای یک کسبوکار نوپا چالش بزرگی است. با این حال، برخی تولیدکنندگان خودشان به صورت پیشفرض خدمات دراپشیپینگ هم ارائه میدهند.
۳. عمدهفروشها
عمدهفروشها نقش واسطه میان تولیدکننده و خردهفروش را ایفا میکنند. آنها کالا را از تولیدکننده میخرند و با درصد سودی مشخص به فروشگاههای آنلاین میفروشند. معمولاً خودشان به مشتریِ نهایی فروش مستقیم ندارند، اما برخی از آنها خدمات دراپ شیپینگ ارائه میکنند. در انتخاب تأمینکننده، باید بررسی کنید کدام گزینه (تولیدکننده یا عمدهفروش) با مدل کسبوکار و نیازهای لجستیکی شما هماهنگتر است.
بیشتر بخوانید: با انواع فروش سازمانی و تکنیکهای آن آشنا شوید
مزایا و معایب احتمالی دراپشیپینگ
در دنیای تجارت الکترونیک، درست مثل زندگی واقعی، هر رویکردی مزایا و محدودیتهای خودش را دارد. اگرچه درآمد دراپ شیپینگ ممکن است ظاهراً خوب باشد؛ اما اینکه این مدل برای شما سودمند است یا نه، تا حد زیادی بستگی به اهداف و شرایط کسبوکارتان دارد. بیایید نگاهی دقیقتر به نقاط قوت و ضعف این مدل کسبوکار بیندازیم.
مزایای دراپ شیپینگ
۱. کاهش هزینههای کسبوکار
وقتی خودتان نیاز به انبارداری یا ارسال کالا ندارید، خیلی از هزینههای سنگین حذف میشود. هزینههایی مثل اجاره انبار، مدیریت موجودی یا حتی لجستیک ارسال و…
۲. هزینه اولیه کمتر
برای کارآفرینانی که میخواهند با سرمایهای اندک وارد بازار شوند، دراپ شیپینگ گزینهای وسوسهکننده است. چرا که نیازی به خرید انبوه کالا یا تأسیس مرکز پردازش سفارشها نیست.
۳. کاهش ریسک مالی
در این مدل شما موجودی کالا را پیشخرید نمیکنید. بنابراین احتمال ضرر ناشی از خواب سرمایه یا کالاهای فروشنرفته به حداقل میرسد.
۴. امکان فروش چندکاناله
شما میتوانید در کنار فروش از طریق وبسایت اختصاصی، فروشگاههای اینترنتی بزرگ (مثل دیجیکالا) و حتی شبکههای اجتماعی، از دراپشیپینگ هم استفاده کنید.
۵. آزادی مکان فعالیت
دراپشیپینگ به شما این امکان را میدهد که از هر کجا کسبوکارتان را مدیریت کنید؛ فقط کافی است به اینترنت دسترسی داشته باشید.
۶. مقیاسپذیری آسان
با تکیه بر تأمینکنندهها میتوانید تعداد سفارشهای بیشتری بپذیرید، بدون اینکه دغدغه افزایش ظرفیت انبار یا نیروی بستهبندی داشته باشید.
۷. تنوع وسیع محصولات
به دلیل اینکه نیازی به خرید موجودی از قبل نیست، میتوانید طیف گستردهای از کالاها را عرضه کنید و درآمد خود را بیشتر کنید.
۸. انعطاف در انتخاب محصول
اگر هنوز مطمئن نیستید چه کالایی بیشتر میفروشد، دراپشیپینگ گزینه خوبی است. چرا که میتوانید انواع کالاها را تست کنید و بدون ریسک مالی، ببینید کدام دسته سودآورتر است.
محدودیتها و معایب دراپ شیپینگ
۱. رقابت شدید
چون ورود به این مدل ساده و کمهزینه است، رقبای زیادی در آن فعالیت میکنند. همین موضوع رقابت را بالا میبرد.
۲. کنترل محدود بر کیفیت محصول
از آنجا که فرآیند ارسال و بستهبندی در دست شما نیست، امکان نظارت کامل بر کیفیت کالا کمتر میشود.
۳.ضعف در برندسازی
اغلب محصولاتی که از طریق دراپ شیپینگ عرضه میشوند، مشابه محصولات دیگر فروشندگان است. در نتیجه، تمایز برند شما دشوار میشود.
۴. حاشیه سود پایین
وقتی کالاها تفاوت زیادی با یکدیگر ندارند، رقابت بر سر قیمت آغاز میشود. در نهایت، این رقابت میتواند حاشیه سود شما را به شدت کاهش دهد.
۵. کنترل محدود بر زمان ارسال
وقتی فرآیند ارسال بر عهده تأمینکننده است، شما روی سرعت بستهبندی و تحویل تسلطی ندارید. اگر مشتری، تأخیری تجربه کند، نارضایتی به سمت برند شما برمیگردد.
بیشتر بخوانید: ۱۰ دقیقه ابتدایی؛ طلاییترین زمان فروش
۶. مدیریت دشوار موجودی
در این مدل، بهروزرسانی لحظهای موجودی کالا معمولاً در دسترس نیست. ممکن است مشتری سفارشی ثبت کند و بعد متوجه شوید محصول در انبار تأمینکننده موجود نیست. این اتفاق باعث تجربه منفی و حتی از دست رفتن اعتماد مشتری میشود.
۷. محدودیت در ارائه پیشنهادهای ویژه
چون خودتان فرآیند ارسال را مدیریت نمیکنید، امکان اجرای برخی کمپینها مثل «ارسال رایگان»، «بستهبندی خاص» یا «باندلینگ محصولات» ممکن است محدود باشد.
۸. خطاهای تأمینکننده
اگر تأمینکننده دقت کافی نداشته باشد، احتمال بروز اشتباه در بستهبندی یا ارسال وجود دارد؛ چیزی که در نهایت مشتری آن را به حساب برند شما میگذارد.
۹. پیچیدگی در خدمات مشتریان
در نهایت، شما مسئول حفظ رضایت مشتری هستید. اگر خطایی در ارسال رخ دهد، مشتری به شما مراجعه میکند. همین موضوع ممکن است مدیریت پشتیبانی را دشوار کند.
آیا دراپشیپینگ برای من مناسب است؟
پاسخ این پرسش کاملاً وابسته به شرایط و اهداف شماست. خواندن مزایا و معایبی که بالاتر گفتیم خیلی میتواند کمک کند. در ضمن، قبل از تصمیمگیری لازم است چند سوال کلیدی را از خودتان بپرسید:
- آیا قصد دارید برندسازی کنید؟ دراپ شیپینگ کنترل شما را بر کیفیت محصول، تجربه تحویل و ظاهر بستهبندی محدود میکند.
- تا چه حد میخواهید روی کیفیت محصول کنترل داشته باشید؟ در دراپشیپینگ، شما فقط در ابتدای همکاری میتوانید کیفیت محصول را بررسی کنید، اما در ادامه کنترل محدودی خواهید داشت.
- سرعت ارسال برایتان چقدر مهم است؟ قبل از انتخاب تأمینکننده، باید استانداردهای ارسال او (هزینه و زمان تحویل) را با دقت بررسی کنید.
- چه مقدار سرمایه اولیه در اختیار دارید؟ دراپشیپینگ این مزیت را دارد که افراد با سرمایه کم بتوانند کسبوکار خود را آغاز کنند.
- حاشیه سود مدنظر شما چقدر است؟ یکی از چالشهای اصلی دراپشیپینگ، حاشیه سود پایین است.
- آیا آماده مدیریت مشکلات موجودی و زنجیره تأمین هستید؟ در دراپشیپینگ، شما کنترل مستقیمی بر موجودی ندارید. ممکن است تأمینکننده با تأخیر در تولید یا اتمام موجودی مواجه شود. برای کاهش ریسک، میتوانید با چندین تأمینکننده همکاری کنید؛ اما این کار، پیچیدگیهای لجستیکی بیشتری ایجاد میکند.
- چگونه میخواهید مرجوعیها و تعویضها را مدیریت کنید؟
بیشتر بخوانید: هک رشد چیست؟ | ۶ تکنیک موثر هک رشد برای تحول کسب و کارتان
چطور یک کسبوکار دراپشیپینگ راهاندازی کنیم؟
اگر با توجه به شرایط بالا تصمیم خود را گرفتهاید و میخواهید وارد این کسبوکار شوید، باید مراحل زیر را طی کنید:
- انتخاب یک نیچ (بازار خاص) مثلاً «اکسسوریهای دستساز ایرانی» یا «محصولات ارگانیک»
- تحلیل رقبا
- یافتن تأمینکننده باکیفیت
- ساخت فروشگاه آنلاین
- بازاریابی و جذب مشتری (از شبکههای اجتماعی، گوگل و دیگر مارکتپلیسها)
- تحلیل و بهینهسازی مداوم استراتژی
جمعبندی
همانطور که دیدیم، دراپ شیپینگ با حذف دردسرهایی مثل انبارداری و ارسال کالا توانسته برای خیلی از مردم جهان به یک گزینه جذاب برای پول درآوردن تبدیل شود. البته محدودیتهایی مثل کنترل کم بر کیفیت و حاشیه سود پایین هم میتوانند در این تکنیک چالشبرانگیز باشند. حتماً برای انتخاب درست، اهداف و منابع خود را به دقت بسنجید و بهترین مدل را برای رشد کسبوکار دیجیتال خود برگزینید.