به گزارش آکادمی فروش:
در حدود کمتر از ۲ ماه پیش تیزینگی با متن “دیگه زنگ نزن” به روی بیلبوردهای شهر تهران رفت. و بعد از مدتی مشخص شد که اسنپ فود کمپین جدیدی را برای خود راه اندازی کرده است. هنوز بنرهای اسنپ فود از روی بیلبوردها پایین نیامده بود که بنرهای جدید با متن “به ما هم دیگه زنگ نزن :D” مجددا به روی بیلبوردها رفت.
بنرهای جدید هرچند از طرفی شباهت زیادی به بنرهای اسنپ فود داشت، اما مشخصا این پیام را به مخاطب می رساند که از طرف یک استارت آپ دیگر در حال اجرا است. در همان ابتدای کار، بحث زیادی در وبسایت ها و کانال های حوزه تبلیغات شکل گرفت و هر کدام حدس و گمان هایی را در مورد این بنرها داشتند. تا اینکه در نهایت مشخص شد کمپین از طرف اپلیکیشن پلاک به اجرا در آمده است.
هرچند شعار تبلیغاتی اسنپ فود برای جذب بازار سفارش تلفنی غذا به سمت سفارش آنلاین خوب بود اما به نظر من تا حدودی برای این مجموعه دیر بود که بخواهد با شعار “دیگه زنگ نزن” به فاز رونمایی “آنلاین سفارش بده” برسد.
در طرف مقابل، پلاک -به عنوان اپلیکیشنی که در حوزه های نظافت منزل و ساختمان، تعمیر وسایل آسیب‌دیده، بردن ماشین به کارواش و حتا دادن یک آزمایش خون- نسبت به اسنپ فود کمتر شناخته شده بوده، مدت زمان کمتری است که وارد بازار شده و وضعیت متفاوتی را دارا بود. از این رو تیم بازاریابی پلاک با یک تصمیم گیری بجا و بموقع توانست به شکلی بهتر، توپی را که در دست اسنپ فود بود برای خود کرده و بازی را در دست بگیرد. علاوه بر این، پلاک در ادامه کمپین بنری خود و در ابتکار عملی جالب، وارد فضای آنلاین نیز شده و کمپین رپورتاژ آگهی را نیز برای خود به اجرا در آورد. کمپینی که در بیش از ۱۰ وبسایت برتر خبری منتشر شده و در قالب متنی از طرف سوم شخص (وبسایت های منتشر کننده) به معرفی پلاک پرداخت.
مسلما آنچه قطعیت دارد این است که انتخاب یک ایده اولیه برای تبلغات -که توسط اسنپ فود انجام شد- نیازمند زمان و هزینه زیادی است، اما ادامه این مسیر با استفاده از یک تصمیم گیری چابک -کاری که پلاک به بهترین شکل ممکن آن را انجام داد- نه تنها هزینه کمتری را به همراه دارد، بلکه نتیجه ای اثربخشی بیشتری را نسبت به کمپین اسنپ فود برای پلاک به همراه خواهد.
شاهد این ادعا نیز بنرهایی هستند که دیروز (دوشنبه) با تیتر “اتفاقا به ما زنگ بزن” به روی بیلبوردهای شهر رفتند.
پیشنهاد نویسنده: نقدی بر کمپین “مدرسه حسینی” شهرداری تهران
ولی به نظر من این نوعی سرقت ایده و عدم رعایت حقوق معنوی است و قاعدتا قابل پیگیری!
تصور کنید یک فرد یا شرکت ساعتها وقت بگذارد و یک وسیله را طراحی کند و سپس به بازار ارائه کند و پس از معروف شدن یک فرد دیگری با تغییر مختصری در شکل و شمایل آن وسیله و با کپی کاری بر سر سفره معروفیت آن شیء بنشیند ! آیا این دزدی و سرقت نیست؟
مثلا شرکت لپ لپ با کلی تبلیغات و فرک و هزینه در حالی که می خواهد به سود آوری برسد یک شرکت با استفاده از عنوان مثلا لف لف و با همان شکل و شمایل با هزینه کمتری بازار را به سود خود قبضه می کند!!
عجیب است که شما از آن دفاع می کنید!!