تحلیل PESTEL چیست؟ راهنمای کامل تحلیل پستل برای شناخت محیط

0

تا حالا به این فکر کرده‌اید چه نیروهای بیرونی می‌توانند مسیر موفقیت یا شکست یک کسب‌وکار را تعیین کنند؟ در دنیای امروزی فقط تصمیم‌های مدیریتی یا کیفیت محصولات آینده کسب‌‌وکار را رقم نمی‌زند و گاهی یک تغییر کوچک در سیاست، شکل‌گیری یک روند اجتماعی تازه یا ظهور یک فناوری نو می‌تواند معادلات یک صنعت را به‌طور کامل دگرگون کند.

 

در همین نقطه است که تحلیل PESTEL اهمیت بیشتری پیدا می‌کند؛ ابزاری که مانند یک رادار، محیط بیرونی را بررسی کرده و واقعیت‌هایی را آشکار می‌کند که بسیاری از سازمان‌ها دیر متوجه آن‌ها می‌شوند. اگر می‌خواهید بدانید تحلیل pestel چیست، چه عوامل پشت‌صحنه‌ای روی آینده یک شرکت اثر می‌گذارند و چرا تحلیل‌گران حرفه‌ای هیچ تصمیم مهمی را بدون اتکا به PESTEL اتخاذ نمی‌کنند، ادامه این مطلب به سوالات شما پاسخ خواهد داد.

 

تحلیل PESTEL چیست؟

تحلیل PESTEL یک چارچوب استراتژیک است که معمولاً برای ارزیابی محیط کسب‌وکار به کار می‌رود. در گذشته، این چارچوب با نام تحلیل PEST شناخته می‌شد که مخفف عوامل سیاسی (Political)، اقتصادی (Economic)، اجتماعی (Social) و فناوری (Technological) است. در سال‌های اخیر، این چارچوب گسترش یافته و دو عامل دیگر نیز به آن اضافه شده‌اند که شامل محیط زیست (Environmental) و عوامل حقوقی (Legal) می‌شود.

 

این تحلیل به شرکت‌ها کمک می‌کند تا عوامل بیرونی مؤثر بر عملکرد و تصمیم‌گیری خود را شناسایی کرده و استراتژی‌های مناسبی برای مواجهه با آن‌ها تدوین کنند. تحلیل PESTEL توسط تیم‌های مدیریتی و هیئت‌مدیره‌ها در فرآیندهای برنامه‌ریزی استراتژیک و مدیریت ریسک سازمان به کار می‌رود. این تحلیل در میان تحلیل‌گران مالی نیز کاربرد دارد و آن‌ها از این طریق، عوامل بیرونی را بررسی می‌کنند که می‌توانند روی تصمیمات مالی تأثیر بگذارند.

 

نکات مهمی که از تحلیل PESTEL به دست می‌آید، در سایر چارچوب‌های تحلیلی مانند ماتریس آنسوف، پنج نیروی پورتر و تحلیل SWOT نیز استفاده می‌شوند تا درک دقیق‌تری از وضعیت شرکت و صنعت حاصل شود.

 

تحلیل PESTEL

 

عوامل سیاسی (Political Factors)

به طور کلی، عوامل سیاسی ناشی از اقدامات و سیاست‌های دولت هستند و شامل موارد زیر می‌شوند:

  • مالیات شرکت‌ها
  • سیاست‌های مالی و اقتصادی
  • اختلافات تجاری و مسائل مربوط به تجارت آزاد
  • مسائل ضد انحصاری و رقابتی

 

جالب است بدانید که احتمال وقوع اختلافات تجاری یا مسائل ضدانحصاری، ریسک‌ها و فرصت‌های مهمی برای تیم‌های مدیریتی ایجاد می‌کند. علاوه بر این، تفاوت مواضع احزاب سیاسی در موضوعات کلیدی، دوره پیش از انتخابات را برای مدیران شرکت‌ها چالش‌برانگیز می‌کند؛ زیرا نتایج احتمالی انتخابات می‌تواند پیامدهای گسترده‌ای به همراه داشته باشد.

 

عوامل اقتصادی (Economic Factors)

عوامل اقتصادی به وضعیت کلی اقتصاد مرتبط هستند و معمولاً ماهیت مالی دارند. این عوامل شامل موارد زیر هستند:

  • نرخ بهره
  • نرخ بیکاری
  • تورم
  • نرخ ارز

 

بسیاری از تحلیل‌گران در بخش خدمات مالی ارزش بیشتری برای عوامل اقتصادی قائل هستند؛ زیرا این عوامل نسبت به سایر عوامل (که بیشتر کیفی هستند) راحت‌تر قابل اندازه‌گیری و مدل‌سازی هستند؛ مثلا وقتی وضعیت اقتصاد یا بازدهی اوراق خزانه تغییر می‌کند، تحلیل‌گر ممکن است نرخ تنزیل مدلش را عوض کند. همین تغییر ساده باعث می‌شود ارزش یک شرکت بالاتر یا پایین‌تر برود.

 

عوامل اجتماعی (Social Factors)

عوامل اجتماعی معمولاً سخت‌تر از عوامل اقتصادی قابل اندازه‌گیری هستند. این عوامل به تغییراتی مربوط می‌شوند که در رفتار و سبک زندگی مردم اتفاق می‌افتد و همین تغییرات روند کار و تصمیم‌های یک کسب‌وکار را تحت تأثیر قرار می‌دهد. نمونه‌هایی از عوامل اجتماعی عبارتند از:

  • ملاحظات جمعیتی
  • روندهای سبک زندگی
  • باورها و نگرش‌های مصرف‌کننده
  • نگرش‌ها نسبت به شرایط کاری

 

ممکن است عوامل اجتماعی در مقایسه با موارد ملموسی مانند نرخ بهره یا مالیات کوچک به نظر برسند، اما تأثیر بسیار بزرگی بر کل صنایع دارند؛ به‌عنوان مثال، روندهای مربوط به سبک زندگی سالم باعث توسعه فناوری‌های تناسب اندام و تغییرات زیادی در نوع بسته‌بندی و بازاریابی محصولات غذایی شده است.

 

عوامل فناوری (Technological Factors)

در فضای کسب‌وکار امروزی، فناوری همه‌جا حضور دارد و با سرعت بالایی در حال تغییر است. تیم‌های مدیریتی و تحلیل‌گران باید درک کنند که فناوری چگونه روی روند رشد و تغییرات یک سازمان یا یک صنعت تأثیر می‌گذارند. این عوامل شامل موارد زیر می‌شوند:

  • اتوماسیون
  • تأثیر تحقیق و توسعه (R&D) بر هزینه‌ها و مزیت رقابتی
  • زیرساخت‌های فناوری (مثل ۵G، اینترنت اشیا و غیره)
  • امنیت سایبری

 

سرعت و گستردگی اختلالات فناورانه در محیط کسب‌وکار کنونی بی‌سابقه است و بسیاری از کسب‌وکارها و صنایع سنتی را دگرگون کرده است؛ برای مثال، اوبر صنعت حمل‌ونقل را تغییر داد یا ظهور تجارت الکترونیک باعث تحول کامل خرده‌فروشی شد.

 

بیشتر بخوانید: چطور یک سیستم فروش بهینه داشته باشیم؟

 

عوامل محیط‌زیستی (Environmental Factors)

عوامل محیط‌زیستی به چارچوب PEST اضافه شدند؛ زیرا کسب‌وکارها به‌تدریج متوجه شدند که تغییرات در محیط فیزیکی، ریسک‌ها و فرصت‌های قابل‌توجهی برای سازمان‌ها رقم می‌زند. نمونه‌هایی از این عوامل عبارتند از:

  • ردپای کربنی (Carbon Footprint)
  • تأثیرات تغییرات اقلیمی
  • افزایش وقوع حوادث آب‌وهوایی
  • مدیریت منابع طبیعی

 

عوامل محیط‌زیستی در تحلیل PESTEL تا حد زیادی با آنچه در تحلیل ESG (محیط‌زیست، اجتماعی و حاکمیت) ارائه می‌شود، همپوشانی دارند. در واقع، اضافه‌شدن عوامل محیط‌زیستی به PESTEL از محبوبیت روزافزون حرکت‌هایی مانند CSR (مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها) و ESG نشأت گرفته است. مثلا مدیریت یک شرکت بورس باید ابزارهای ثبت و گزارش‌دهی داخلی را بازنگری کند تا انتشار گازهای گلخانه‌ای را پیگیری کند؛ چراکه بورس اعلام کرده که افشای اطلاعات اقلیمی و ESG برای همه شرکت‌های فهرست‌شده الزامی است.

 

تحلیل PESTEL

 

عوامل قانونی (Legal Factors)

عوامل قانونی، ناشی از تغییرات در مقرراتی هستند که بر اقتصاد کلان، برخی صنایع یا حتی کسب‌وکارهای خاص در یک بخش تأثیر می‌گذارند. این عوامل شامل موارد زیر می‌شوند:

  • مقررات صنعت
  • مجوزها و پروانه‌های لازم برای فعالیت
  • قوانین حفاظت از کار و مصرف‌کننده
  • حفاظت از مالکیت معنوی (IP)

 

مقررات هم به‌عنوان مانع و هم به‌عنوان حامی برای کسب‌وکارها عمل می‌کنند؛ به‌عنوان مثال، افزایش الزامات سرمایه‌ای برای مؤسسات مالی می‌تواند یک مانع باشد، در حالی که قوانین سنگین در یک صنعت خاص (مثل تولید غذا) ممکن است به‌عنوان حفاظتی برای شرکت‌های مستقر عمل کرده و ورود رقبا را دشوار کند.

 

کاربرد تحلیل PESTEL در تحلیل مالی

این شش عامل PESTEL می‌توانند تأثیر عمیقی بر ریسک‌ها و فرصت‌های شرکت‌ها داشته باشند. تحلیل‌گران مالی باید این عوامل را شناسایی کرده و سعی کنند آن‌ها را در مدل‌های مالی و ابزارهای ارزیابی ریسک خود به کار بگیرند. نمونه‌هایی از کاربرد تحلیل PESTEL در تحلیل مالی عبارت‌اند از:

  • تحلیل‌گران مالی ممکن است بر اساس پیش‌بینی تورم، فرضیاتی مانند نرخ رشد درآمد و حاشیه سود ناخالص را تعدیل کنند.
  • شرکتی که مدیریت مناسبی بر ردپای کربن خود ندارد، ممکن است در آینده مشمول جریمه یا مالیات کربن شود؛ بنابراین تحلیل‌گران ممکن است برای آن ذخیره نقدی در نظر بگیرند.
  • تغییرات در محیط کلان اقتصادی ممکن است نیازمند آن باشد که تحلیل‌گران در آژانس‌های رتبه‌بندی اعتبار، بافر نرخ بهره بالاتری برای تحلیل حساسیت در محاسبه نسبت پوشش بدهی شرکت‌ها لحاظ کنند.
  • سطح بالای اتوماسیون در یک صنعت خاص ممکن است هزینه‌های نیروی کار را کاهش داده و جریان نقدی آزاد در مدل مالی شرکت‌ها را به‌طور قابل توجهی تغییر دهد.

 

بیشتر بخوانید: خالص ارزش فروش (Net Realizable Value) چیست و چطور محاسبه می‌شود؟

 

نتیجه‌گیری

تحلیل PESTEL به ما یادآوری می‌کند که هیچ کسب‌وکاری در خلأ فعالیت نمی‌کند و هر سازمان در دل شبکه‌ای از عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناورانه، محیط‌زیستی و قانونی قرار دارد که هر لحظه می‌توانند بر عملکرد و آینده آن اثر بگذارند. بهره‌گیری هوشمندانه از این چارچوب، دیدی جامع و آینده‌نگرانه در اختیار مدیران، تحلیل‌گران و تصمیم‌گیرندگان قرار می‌دهد تا ریسک‌ها و فرصت‌ها را پیش‌بینی کرده و استراتژی‌هایی انعطاف‌پذیر و واقع‌بینانه بسازند.

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.